کد مطلب: ۲۷۳۱
تعداد بازدید: ۸۰۸
تاریخ انتشار : ۰۱ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۰:۴۰
آموزه‌های اعتقادی و عبادی از نگاه صحیفه سجادیه| ۱۵
به‌ راستی باید برای روز کیفر و پاداش، امروز به فکر بود، به خدا پناه برد و با یاری طلبی از ذات پاک او و کسب توفیق از درگاهش کاری کرد که روسیاهی آن روز در برابر عدل مطلق الهی، موجب بدبختی ابدی نگردد.
۲- و در بند ۲ از دعای سوم می‌خوانیم:
«وَ إِسْرَافِيلُ صَاحِبُ الصُّورِ، الشَّاخِصُ الَّذِي يَنْتَظِرُ مِنْكَ الْإِذْنَ، وَ حُلُولَ الْأَمْرِ، فَيُنَبَّهُ بِالنَّفْخَةِ صَرْعَى رَهَائِنِ الْقُبُورِ»؛
«خدایا! و درود بفرست بر اسرافیل (فرشته مقرّبت) صاحب نفخه‌ی صور، همان‌ که بر سر پا ایستاده و در مورد اجازه و فرمان تو (برای دمیدن در صور) انتظار می‌کشد تا در صور بدمد و با دمیدن خود بر صور، افتادگان بی‌هوش و زندانی در قبرها را، از خواب مرگ بیدار و زنده سازد.»
 
شرح کوتاه
در این عبارت اشاره به آغاز برپا شدن قیامت و زنده شدن مردگان از قبرها می‌کند و به ما تعلیم می‌دهد که به یاد آن روز و حساب ‌و کتاب قیامت باشیم. اشاره به فرشته بزرگ خدا اسرافیل می‌کند که خداوند او را مأمور دمیدن در شیپور زنده نمودن مردگان و سپس مرگ آن‌ها نموده است. این فرشته همواره منتظر و گوش ‌به‌ زنگ فرمان الهی است تا به‌ محض فرمان و اجازه خدا، همان ‌دم با دمیدن صور، قيامت را برپا سازد و انسان‌ها در قبرها زنده شده، بیرون آمده و به صحرای محشر روانه گردند.
واژه اسرافیل در زبان سریانی به معنی بنده‌ی خدا است. این فرشته مقرّب طبق بعضی از روایات، ارجمندترین فرشته مقرّب خدا و نخستین فرشته‌ای است که بر آدم سجده کرد.[1]
در قرآن ده بار از صور سخن به میان آمده و هر کدام به مطلبی اشاره نموده است و گاهی از آن تعبیر به ناقور، صیحه، قارعه، صاخّه، زجره و رادفه نیز شده که گویا اشاره به نتایج آن می‌کنند. مطابق قرآن، نفخ صور فقط دو بار رخ می‌دهد که اولی صور مرگ است و دومی صور زنده شدن، چنان‌که در آیه ۶۸ سوره زمر این مطلب آمده است. گرچه بعضی با استفاده از آیات قرآن تا چهار صور را ذکر کرده‌اند، مانند: نفخه‌ی فزع، نفخه‌ی مرگ، نفخه‌ی زنده شدن و نفخه‌ی جمع نمودن زندگان و حضور در صحرای محشر؛ ولی حقیقت این است که بازگشت این چهار نفخه، به همان دو نفخه (مرگ و زنده شدن) است و از آن نشئت گرفته، زیرا نفخه اولی موجب فزع (وحشت) و سپس مرگ است و نفخه دوم موجب زنده شدن و سپس حضور در صحرای محشر می‌باشد.
 
۳- در بند ۲۴ از دعای سوم می‌خوانیم:
«فَصَلِّ عَلَيْهِمْ يَومَ يَأْتِي كُلَّ نَفْسٍ مَعَهَا سَائِقٌ وَ شَهِيدٌ»؛
«خدایا! پس رحمت فرست بر آن فرشتگان در روزی (که به فرموده قرآن در آیه ۲۱ سوره ق) هر یک از انسان‌ها همراه یک مأمور (فرشته) مراقب و یک مأمور گواه وارد محشر می‌گردد.»
 
شرح کوتاه
در این عبارت به یکی از امور روز قیامت اشاره شده و با استدلال به قرآن بیان گردیده است و آن اینکه: هنگامی ‌که روز قیامت بر پا می‌شود، هر انسانی خواه نیک و خواه بد، همراه دو نفر از فرشتگان است که یکی از آن‌ها او را به ‌سوی دادگاه عدل الهی (یا بهشت و دوزخ) سوق می‌دهد و دیگری شاهد اعمال او است و به کردار او گواهی می‌دهد.
مفسّران در معنی سائق و شهید، مطالب مختلفی گفته‌اند. بعضی نیز گفته‌اند که یک مأمور بیش نیست که هم انسان را به ‌سوی سرنوشتش سوق می‌دهد و هم گواه بر اعمال او است. ولی ظاهر آیه بیانگر آن است که دو فرشته هستند؛ یکی سوق‌دهنده و دیگری گواه می‌باشند. فرشته اول مراقب و مانع از فرار است و فرشته دوم مانع انکار می‌باشد. نتیجه اینکه کیفر و پاداش الهی در قیامت حق است و هیچ‌ گونه راه گریزی از آن نیست. امام سجاد(ع) با یادآوری این آیه قرآن، ما را در لباس دعا به یاد قیامت می‌اندازد که برای آن توشه بیندوزیم و بدانیم که در آنجا هیچ راه گریزی نیست و مأموران الهی از هر سو انسان را احاطه نموده‌اند.
 
۴- در بند ۴ از دعای یازدهم می‌خوانیم:
«وَ لَا تَكْشِفْ عَنَّا سِتْراً سَتَرْتَهُ عَلَى رُءُوسِ الْأَشْهَادِ، يَوْمَ تَبْلُو أَخْبَارَ عِبَادِكَ»؛
«خدایا! پرده پوششی که بر گناهانمان افکنده‌ای، در آن روزی (قیامت) که اخبار و چگونگی اعمال بندگان را آشکار سازی، از روی ما و اعمال ناشایسته ما، در منظر گواهان اعمال برندار و اسرار ما را بپوشان.»
 
شرح کوتاه
 یکی از سختی‌های قیامت، آشکار شدن اسرار، گناهان و عیب‌ها و همچنین نیکی‌ها است. روشن است آنان ‌که دارای گناهان و جرم‌ها هستند وقتی ‌که گناهانشان در ملأعام آشکار شود، رسوا شده و به رنج و ناراحتی شدید دچار می‌شوند. چرا که یکی از ویژگی‌های روز قیامت، آشکار شدن حالات و چگونگی رفتار و اعمال انسان‌ها در دنیا است. چنانکه قرآن می‌فرماید: «يَومَ تُبلَى السَّرائِر»[2]؛ «در آن روز (قیامت) که اسرار نهان انسان آشکار می‌گردد.»
واژه تَبلو از ماده‌ی بَلْوی به معنی آزمایش است و از آنجا که به هنگام آزمایش، حقیقت آشکار می‌شود، این واژه در اینجا به معنی ظهور و بروز می‌آید. آری! روز قیامت يوم البروز و يوم الظهور است. اسرار درون - اعم از کفر یا ایمان - و همچنین اعمال پنهان، خواه نیکی‌ها و خواه بدی‌ها ظاهر می‌شوند؛ برای مؤمنان مایه افتخار و سرافرازی و برای مجرمان باعث سرافکندگی و شرمساری می‌گردد. آن ‌هم در برابر چشم همه خلایق که درد و رنج چنین آبروریزی، از آتش دوزخ دردناک‌تر است؛ و طبق حدیثی پیامبر(ص) اسرار را همان اعمال مانند نماز، روزه، زکات، وضو و غسل دانستند که ترک آن‌ها در قیامت فاش می‌شود.[3]
 
۵- در بند ۱۸ از دعای بیستم می‌خوانیم امام(ع) در ضمن نیایش عرض می‌کند:
«وَ ارْزُقْنِي فَوْزَ الْمَعَادِ، وَ سلَامَةَ الْمِرْصَادِ»؛
«خدایا! رستگاری و نجات قیامت و رهایی از کمینگاه دوزخ را به من ارزانی دار.»
و نیز در بند ۲۰ همین دعا عرض می‌کند:
«وَ هَبْ لِي أَمْنَ يَوْمِ الْمَعَادِ، وَ امْنَحْنِي حُسْنَ الْإِرْشَادِ»؛
«خدایا! آسایش امنیت در روز قیامت را نصیبم فرما و راهنمایی شایسته را به من لطف کن.»
 
شرح کوتاه
واژه «فوز» به معنی نجات و رستگاری و آسایش است. کلمه «مرصاد» در اصل از رصد به معنی کمینگاه است که طبق بعضی از روایات امام صادق(ع) فرمود: «المِرْصادُ قَنْطَرَةٌ عَلَى الصِّراطِ لا يَجُوْزُها عَبْدٌ بِمَظْلَمَةٍ»[4]؛ «مرصاد پلی در راهی است که از روی دوزخ می‌گذرد، کسی که حق مظلومی بر گردنش باشد از آنجا نخواهد گذشت.»
در حقیقت انسان کافر یا مجرم راهی را می‌یابد و از آن عبور می‌کند و خیال می‌کند که مانعی در کار نیست و به آخر راه می‌رسد، ولی ناگهان در مسیر راه دست عدالت و قدرت خدا او را می‌گیرد و حق عبور به او نمی‌دهد.
بنابراین رستگاری و رهایی از گزندهای روز قیامت و سلامت ماندن از کمین عدل الهی، از سعادت‌های مهمی است که موجب نجات انسان در آن روز می‌شود.
و همچنین امنیت و آسایش قیامت و راهنمایی انسان در آن روز به ‌سوی صراط نجات، بسیار اهمیّت دارد، چرا که دلیل حسن عاقبت و رستگاری است، وگرنه موجب اضطراب و ناامنی شدید و سردرگمی و سرگردانی می‌شد که خود عذابی مضاعف می‌گردید. امام(ع) به ما می‌آموزد که در فکر این خطرهای شدید باشیم و در دعاهایمان از خدا بخواهیم که توفیق نجات از این خطرها را در پرتو تقوا و اعمال نیک به ما عنایت فرماید.
 
۶- در بند ۱۱ از دعای بیست و چهارم می‌خوانیم:
«وَ أَعِنّي يَا خَيْرَ مَنِ اسْتُعِينَ بِهِ، وَ وَفِّقْنِي يَا أَهْدَى مَنْ رُغِبَ إِلَيْهِ، وَ لَا تَجْعَلْنِي فِي أَهْلِ الْعُقُوقِ لِلْآبَاءِ وَ الْأُمّهَاتِ يَوْمَ تُجْزَى كُلّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ وَ هُمْ لَا يُظْلَمُونَ»؛
«و مرا مدد کن که بهترین کسی که از درگاهش مدد جویند و مرا توفيق عنایت فرما که برترین راهنمای گم‌گشتگان هستی که به او رو آورند و مرا عاق والدین آزاردهنده به پدر و مادر در روز قیامت قرار نده (که به فرموده قرآن در آیه ۱۷ مؤمن، در آن روزی که گفته می‌شود) ، امروز به هر کس در برابر کاری که انجام داده است، جزا (پاداش و کیفر) داده می‌شود، بی‌آنکه به کسی ستمی برسد.»
 
شرح کوتاه
در این عبارت، امام(ع) از سختی‌های قیامت به درگاه الهی پناه می‌برد و استعانت می‌جوید و با ذکر این صفت خدا که برترین راهنمای گم‌گشتگان است، از او طلب یاری می‌کند که او را در حالی ‌که عاق والدین است وارد محشر نسازد و در دادگاه دقيق عدل الهی با این بار سنگین حاضر نکند؛ در آن دادگاهی که به کردار انسان موبه‌مو رسیدگی و حسابرسی می‌گردد و پاداش و کیفر هر کاری به صاحبش داده می‌شود، آن‌هم بر اساس عدل الهی که هیچ‌گونه ظلمی به آن راه ندارد، نه پول و پارتی و پررویی موجب نجات است و نه راه‌ها و نیرنگ‌های دیگر.
به‌ راستی باید برای روز کیفر و پاداش، امروز به فکر بود، به خدا پناه برد و با یاری طلبی از ذات پاک او و کسب توفیق از درگاهش کاری کرد که روسیاهی آن روز در برابر عدل مطلق الهی، موجب بدبختی ابدی نگردد.
 
پی‌نوشت‌ها:
[1] سفينة البحار، ج ۱، ص 616.
[2] طارق، آیه ۹.
[3] تفسير مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۴۷۲.
[4] تفسير مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۴۸۷.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: